کد مطلب:129631 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:116

نبرد قهرمانانه حر
طـبـری مـی نـویـسـد: هنگامی كه حربن یزید ریاحی به امام حسین (ع) پیوست. «مردی از بنی تمیم از بنی شقره فرزندان حارث بن تمیم ـ به نام یزید بن سفیان گفت: به خدا سوگند اگر هنگام خروج حرّ بن یزید او را می دیدم، نیزه را در پی اش روان می كردم!

... در همان حال كه مردم جولان می دادند و پیكار می كردند، حر بن یزید پیش می آمد و به مردم حمله می كرد و به این سخن عنتره مثل می زد:

آن قـدر با آنان می جنگم كه تا زیر گلو و سینه ی اسبم را خون بگیرد و در خون غوطه ور گـردد. [1] .



اسـب حـر از نـاحـیـه ی دو گـوش و گونه هایش مضروب شده، خونش سرازیر بود. حصین بن تمیم [2] فرمانده شرطه ی عبیداللّه و كسی كه به جنگ حسین (ع) آمد و عمر سعد او را فرمانده سپرداران قرارداد ـ خطاب به یزید بن سفیان گفت: ایـن حرّ بن یزید ریاحی است كه آرزو می كردی! گفت: آری. سپس یزید سوی حرّ رفت و گفت: ای حرّ آیا حاضری مبارزه كنی؟ گفت: آری حاضرم و با او به مبارزه پرداخت.

راوی گـویـد: من از حصین بن تمیم شنیدم كه می گفت: به خدا سوگند كه به مبارزه اش رفـت در حالی كه جانش در كف دستش بود و اندكی پس از مبارزه، حر او را كشت». [3] .


[1]



ما زلتُ ارميهم بِثَغرَةِ نَحرِهِ

وَ لبانه حتّي تسربِلَ بالّدمِ.

[2] برخي منابع مثل طبري (الكامل، ج 3، ص 391) نامش را حصين بن نمير نوشته اند.

[3] تاريخ الطبري، ج 3، ص 324.